Up

مجلس صبح پنجشنبه 08-01-1392 (تغییر نعمت الهی-آقایان )

مجلس صبح پنجشنبه 08-01-1392 (تغییر نعمت الهی-آقایان )
File Size:
16.93 MB
Date:
08 فروردين 1392
 
هو
۱۲۱
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ ﴿۱۱
براى او فرشتگانى است كه پى در پى او را به فرمان خدا از پيش رو و از پشت‏سرش پاسدارى مى‏كنند در حقيقت‏خدا حال قومى را تغيير نمى‏دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند و چون خدا براى قومى آسيبى بخواهد هيچ برگشتى براى آن نيست و غير از او حمايتگرى براى آنان نخواهد بود (۱۱)
سوره ۱۳: الرعد

 

 

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ﴿۵۵

 

ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده‏اند همان كسانى كه نماز برپا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏دهند (۵۵)

سوره ۵: المائدة

 

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ﴿۵۵

 

ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده‏اند همان كسانى كه نماز برپا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏دهند (۵۵)
سوره ۵: المائدة
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ
رحیما ببخش گناهی که نعمتم را دگرگون سازد


والی مصر ولایت، ذوالنون

آن به اسرار حقیقت مشحون
گفت در مکه مجاور بودم

در حرم حاضر و ناظر بودم
ناگه آشفته جوانی دیدم

نه جوان، سوخته جانی دیدم
لاغر و زرد شده همچو هلال

کردم از وی ز سر مهر سال
که: «مگر عاشقی؟ ای شیفته مرد!

که بدین گونه شدی لاغر و زرد؟»
گفت: «آری به سرم شور کسی‌ست

که‌ش چو من عاشق رنجور بسی‌ست»
گفتمش: «یار به تو نزدیک است

یا چو شب روزت از او تاریک است؟
گفت: «در خانه‌ی اوی‌ام همه عمر

خاک کاشانه‌ی اوی‌ام همه عمر»
گفتمش: «یک‌دل و یک‌روست به تو

یا ستمکار و جفاجوست به تو؟»
گفت: «هستیم به هر شام و سحر

به هم آمیخته چون شیر و شکر»
گفتمش: «یار تو ای فرزانه

با تو همواره بود همخانه
سازگار تو بود در همه کار

بر مراد تو بود کارگزار
لاغر و زرد شده بهر چه‌ای؟

سر به سر درد شده بهر چه‌ای؟»
گفت: «رو رو، که عجب بی‌خبری!

به کزین گونه سخن درگذری
محنت قرب ز بعد افزون است

جگر از هیبت قرب‌ام خون است
هست در قرب همه بیم زوال

نیست در بعد جز امید وصال
آتش بیم دل و جان سوزد

شمع امید روان افروزد
جامی (اورنگ چهارم سبحة الا برار

 

 
 
 
 
Powered by Phoca Download