همکاری و همدلی با یکدیگر - آقایان - صبح شنبه 1393.11.18

همکاری و همدلی با یکدیگر - آقایان - صبح شنبه 1393.11.18
File Size:
11.40 MB
Date:
18 بهمن 1393


هو

۱۲۱

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

و َ لَقَدْ بَلَغَنِی اءَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْاءَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْاءُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلاَئِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلا بِالاِسْتِرْجَاعِ وَ الاِسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلاً مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لاَ اءُرِیقَ لَهُمْ دَمٌ فَلَوْ اءَنَّ امْرَأً مُسْلِما مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا اءَسَفا مَا كَانَ بِهِ مَلُوما بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیرا

شنیده ام كه یكى از آنها بر زن مسلمانى داخل شده و دیگرى ، بر زنى از اهل ذمّه و، خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره اش را ربوده است . و آن زن جز آنكهاز او ترحم جوید چاره اى نداشته است . آنها پیروزمندانه ، با غنایم ، بى آنكه زخمى بردارند، یا قطره اى از خونشان ریخته شود، بازگشته اند. اگر مرد مسلمانى پس از این رسوایى از اندوه بمیرد، نه تنها نباید ملامتش كرد بلكه مرگ را سزاوارتر است .


خطبه ۲۷معروف به خطبه جهادیه

إِنَّ الجِهادَ بابٌ مِن أَبوابِ الجَنَّةِ فَتَحَهُ اللّه‏ُ لِخاصَّةِ أَوليائِهِ و َهُوَ لِباسُ التَّقوى و َدِرعُ اللّه‏ِ الحَصينَةِ وَ جُنَّتُهُ الوَثيقَةُ؛

براستى كه جهاد يكى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را براى اولياى خاص خود گشوده است. جهاد جامه تقوا و زره استوار خداوند و سپر محكم اوست.


الغارات (ط - الحديثة) ج‏2، ص 474

.. فیا عجبا! و الله یمیت القلب و یجلب الهم من اجتماع هؤلاء القوم علی باطلهم و تفرقکم عن حقکم.

 

امام علی ( علیه السلام) می فرماید:

شگفتا و عجبا! بخدا سوگند، وحدت اینان در راه باطل خود، و پراکندگی شما از راه حق، مایه دلمردگی و فزونی غم و اندوه است.

نهج البلاغه .

----------------------------------------------------

غزل شمارهٔ ۳۳۲

حافظ » غزلیات

مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم

که پیش چشم بیمارت بمیرم

نصاب حسن در حد کمال است

زکاتم ده که مسکین و فقیرم

چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی

به سیب بوستان و شهد و شیرم

چنان پر شد فضای سینه از دوست

که فکر خویش گم شد از ضمیرم

قدح پر کن که من در دولت عشق

جوان بخت جهانم گر چه پیرم

قراری بستهام با می فروشان

که روز غم بجز ساغر نگیرم

مبادا جز حساب مطرب و می

اگر نقشی کشد کلک دبیرم

در این غوغا که کس کس را نپرسد

من از پیر مغان منت پذیرم

خوشا آن دم کز استغنای مستی

فراغت باشد از شاه و وزیرم

من آن مرغم که هر شام و سحرگاه

ز بام عرش میآید صفیرم

چو حافظ گنج او در سینه دارم

اگر چه مدعی بیند حقیرم


فرمايشات حضرت آقای حاج دكتر نورعلی تابنده مجذوبعليشاه سال ١٣٩٣

 
 
 
 
Powered by Phoca Download